نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهی که یه آب خوش از توگلوت پایین نره و آدرس darentezaremarg.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قلبم را عصب کشی کرده ام، دیگر نه از سردی                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                           نگاهی می لرزد و نه از گرمی آغوشی می تپد

======================

دلم آرام باش امشب ، چرا از غصه لبریزی

چرا از دوری قلبی ، به دامن اشک می ریزی

دلم آرام باش امشب ، از این دنیا چه دیدی تو

به یاد عشقِ دیرینت ، دگر امشب چه آوازی؟

دلم دیدی که یارم رفت و تو تنها شدی بازم؟

دلم دیدی که دلبر هم چه سازی کرد با رازم؟

مَشو غمگین که در دنیا ، مَرام عاشقی مُرده

دلم تنهای تنهایی ، دِگر نشکن دِلِ نازَم

دلم تنها بخواب امشب ، هوا نمناک و بارانیست

کَسی یادت نبود و نیست ، بخواب این خواب پایانی ست

تو می میری دل نازم ، رها خواهی شد از دنیا

به آرامی برو قلبم ، بدان این قصه رویا نیست

 

 

[ جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, ] [ 22:24 ] [ علی ]

تصاوير زيباسازی وبلاگ ، عروسك ياهو ، متحرك             www.bahar22.com

 

چشماتو وا نکن اینجا هیچی دیدن نداره

 

صدای سکوت لحظه ها شنیدن نداره

 

توی آسمونی که کرکسا پرواز می کنن

 

دیگه هیچ شاپرکی حس پریدن نداره

 

دستای نجیبه باغچه خیلی وقته خالیه

 

از تو گلدون گلای کاغذی چیدن نداره

 

بذار باد بیاد تموم دنیا زیر و رو شه

 

قلبای آهنی که دیگه تپیدن نداره

 

خیلی وقته قصه ی اسب سفید کهنه شده

 

وقتی که آخر جاده ها رسیدن نداره

 

نقض قانون آدم بزرگا جرمه عزیزم

 

چشماتو وا نکن اینجا هیچ چی دیدن نداره

[ جمعه 26 اسفند 1390برچسب:, ] [ 22:14 ] [ علی ]

 

 

تا حالا شده دلت بگيره؟

از دست غصه دق كنه بميره؟

تا حالا شده محتاج بشي؟

حتي خدا هم دستت و نگيره؟

تا حالا شده يه روز بي خبر عشقت بره

بهونش و بگيري؟

بفهمي هر چي ميگفت دروغ بود!

كم بياري و دلت بخواد بميره؟

اي خدا زندگيم نقش بر آبه!

آره قلب عاشقم بدجور خرابه

قسمت ميدم كه جونم و بگيري

زنده بودن واسه من عين عذابه!

تو كه از حال دلم با خبري

چرا گريه هام نداره جوابي؟

به چه جرمي اي خدا بگو به من

داري آبروي من و ميبري؟

تا حالا تنها يه جا نشستي؟

بي سر و صدا تو خودت شكستي؟

حس خجالت بشينه رو چهرت از اينكه

حس كني اضافي هستي؟

تا حالا شده چيزي ببيني

دلت بخواد كور بشي و نبيني؟

واسه پنهون كردن گريه هات

زير بارون بدون چتر بشيني؟

[ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, ] [ 12:20 ] [ علی ]

می روم  اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

آنچـــــنان که تارو پود قلب من از هــــم گسست

می روم با زخم هـــــایی مانده از یک سال سرد

آن همه برفی که آمـــــد آشـــــــیانم را شکست

می روم اما نگویــــــــی بی وفــــــا بود و نمــــاند

از هجوم سایه هــــا دیگر نگــــــاهم خسته است

راســــــتی : یادت بمــــــــاند از گـناه چشم تو

تاول غــــــربت به روی باغ احســــــاسم نشست

طـــــــرح ویران کـــردنم اما عجیب و ســــــاده بود

روی جلد خاطــــراتم دست طوفــــــان نقش بست

[ دو شنبه 15 اسفند 1390برچسب:, ] [ 12:13 ] [ علی ]

 

 داره حالم از این زندگی بهم میخوره ...
از آدماش،از جونوراش،از رنگش،از بوش از همه چیش ...
از اون آدماش که واسه یه لقمه نون دست به هرکاری میزنن
از اون آدماش که میخوان نشون بدن باهاتن اما تا پاش بیفته همشون جا میزنن...
احساس میکنم همشون الکی ان ...
از دست خدا شاکیم ... آخه چرا باید زندگی اینطوری باشه ...
خیلی دوست داشتم اصلا وجود نداشتم ،
اومدم به این دنیا که چی؟؟؟
که همش گول آدمایی مثل تو رو بخورم ...
که همش گناه کنم ...
که همش برای آدمایی مثل تو غصه بخورم ...
که همش مثل ... درس بخونم ، آخرش که چی ؟؟؟
برم زیر خاک،
حاصل این همه تلاش،فقط اینه که مورچه هارو سیر کنی ...
خیلی وقته که دیگه هیچ چیز به چشمم زیبا نمیاد ...
خیلی پشیمونم
از اینکه بهت اعتماد کردم ،
از اینکه به این سادگی قلبمو دادم دستت ،
خیلی پشیمونم

..

[ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:51 ] [ علی ]

هرجا که دیدی دلت شکست آه منه

غمه دنیا تو دلت نشست آه منه

اگه زندگیت خراب شد آه منه

خوشی هات همه عذاب شد آه منه

اگه میگه ازت خستست آه منه

همه درها به روت بستست آه منه

اگه میگه ازت سیره آه منه

اگه میخنده و میره آه منه

آه منه که داری بد میاری

آه منه مثل ابر بهاری

آه منه هیچ کسی رو نداری

آه منه رفتو اشکاتو ندید

آه منه یه دفعه ازت برید

آه منه کارت به اینجا کشید

اگه از زندگی سیری آه منه

اگه از دست داری میری آه منه

اگه توجوونی پیری آه منه

اگه عهدشو شکونده آه منه

میبینی دستتو خونده آه منه

تورو به اینجا رسونده آه منه

 

[ یک شنبه 14 اسفند 1390برچسب:, ] [ 10:24 ] [ علی ]

 

گمانم این بود که اگر به دستانت تکیه کنم پشتم به کوه است
 
چه تصور ابلهانه ای،باورم نمیشد که روزی با دست تو بشکنم
 
میگفتی توی این دنیا هر چیز محالی ممکن است...باورم نمیشد
 
اما دیگر برایم باور شد
 
که بهترین آدمها میتوانند بدترین شوند
 
و تو که روزی بهترین بودی...ناگهان بدترین شدی...
 
چه چیز را میخواهی به رخم بکشی؟
 
سادگیم را ؟
 
اما بدان...سادگیم را ساده نگیر
 
باورت کردم...به خیال خامم که تو هم باورم کردی...
 
با تو دنیایی نقره ای ساختم
 
با تو نفس کشیدم...
 
به تو امید بستم...
 
چه راحت شکستی و رفتی...
 
چه بی خیال آتش زدی...این دل بی درمان را...
 
چه دیر شناختمت،افسوس میخورم که چرا اینقدر بدبخت وساده بودم...
 
تو زلالیم را ندیدی، به بازیم گرفتی حداقل برای بار آخر منو به بدترین شکل بازی دادی.....
 
مرا،احساسم را به بازی گرفتی...
 
من بازیچه نیستم...عروسک هم نیستم،تو به من دروغ گفتی...
 
دروغی بزرگ که منو دوست داشتی ...


 

هرگز نمی بخشمت


هرگز نمی بخشمت


[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:هرگز نمی بخشمت, ] [ 21:36 ] [ علی ]

نفرین به اون کسایی که روی دلا پا می ذارن تا که می بینن عاشقی میرن و تنهات می ذارن نفرین به آدمایی که تو سینه ها دل ندارن عاشق عاشق کشین ، رحم و مروت ندارن

 

وقتی برگ های پاییز رو زیر پات له می کنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن
 

 

 

 

 

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:, ] [ 20:10 ] [ علی ]

نمي بخشمت ... بخاطر تمام خنده هايي كه از صورتم گرفتي ...

بخاطر تمام غمهايي كه بر صورتم نشاندي ...

 

نمي بخشمت ... بخاطر دلي كه برايم شكستي ...

بخاطر احساسي كه برايم پرپر كردي ...

 

نمي بخشمت ... بخاطر زخمي كه بر وجودم نشاندي ...

بخاطر نمكي كه بر زخمم گذاردي ...

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:نمیبخشمت, ] [ 20:3 ] [ علی ]

نفرین خدا بر تو که ایثار نکردی                            

 

رحمی به دل خسته و بیمار نکردی

روزم سیه است چون شب تاریک و تو دانی

نفرین به تو خورشید که نورت نفشانی

نفرین به تو ای ماه که نور دگرانی

مهتاب همه بودی و با بی خبرانی

نفرین خدا برتو که چون یار نبودی

بر خسته دلی چون من غمخوار نبودی

نفرین خدا بر تو که ای بلبل طناز

یار دگری دیدی و بستی پر پرواز

نفرین به تو که شیشه ی دل را بشکستی

در میکده با جمله حریفان بنشستی

نفرین به تو ای روز و شب و لحظۀ هجران

نفرین به تو ای لحظه و هر ثانیه ی آن

نفرین به تو  و اسم تو و عشق ستمکار

نفرین به همه هرچه که هست، رنگ تو ای یار

نفرین خدا بر من اگر باز بیایم

سوی تو فریبنده،جفا کار بیایم...............!!!

 

 

نفرین به همه ی بی وفایی های دنیا!!!!!!

[ شنبه 13 اسفند 1390برچسب:نفرین به همه ی بی وفایی های دنیا, ] [ 19:55 ] [ علی ]

 

اونی که یار تو بود!

 

 

 

اگه غمخوار تو بود قلبشوپس نمیداد دل به هر کس نمیداد.

 

 

دل میگفت مقدسه عشق اون برام بسه!

 

 

از نگاش نفهمیدم که دروغه هوسه!

 

 

غصه خوردن نداره گریه کردن نداره به یه قلب بی وفا دل سپردن نداره !

 

 

آخر قصه چی شد قلب اون مال کی شد اونکه از من پر گرفت چی میخواستم و چی شد!

 

 

اونی که مال تو بود اگه لایق تو بود تو رو تنها نمیذاشت......

 

با خودت جا نمیذاشت.....


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:یار تو, ] [ 14:26 ] [ علی ]

 

 

چه جوری میتونی انقدر راحت زندگی کنی وقتی یه نفرو اینطوری............................؟

بـــــه گوشــت میرســــــه روزی ....که بــعــد از تــــو چــــی شد حالــم.......

 

چـــه جـــوری گـــریـــه میـــکـــردم...کـــه از تو دســـت ور دارم....

نــشـــد گـــریــه کنـــم پــیــشــت....نخـــواســـتم بـــد شــه رفــتارم...

نــمی خواســـتم بفــهمی تـــو.....که مـــن طاقـــت نمـــیارم.....

دلــم واســه خــودم میــسـوخت...بــرای قـــلـــب درگـــیرم.....

یـــه روز تــو خــنده هات گفتی ..تو مــی مونی و مــن مــــیرم......

سرم رو گرم میکردم....که از یادم بـــره ایــن غـــم......

ولــی بازم شــبا تا صبح...تورو تو خـــواب میدیدم....

نمیدونســتی اینارو......چرا بایـــد میــفهمیدی...

من و دیدی ولی یکبار ازم چیزی نپرســیـــدی..........

 

 

 

[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:به یادت هست؟, ] [ 14:25 ] [ علی ]


============================================ 

 

 

هرگز فراموش نمی کنم

 

 

سخنانی که از چشمان تو شنیدم    

 

 

می گویند چشمها هرگز

 

 

دروغ نمی گویند

 

 

اما من شیرین ترین دروغ ها را

 

 

از چشمان تو شنیدم

 

 

آن هنگام که می گفتند:

 

 

            دوستت دارم....                                                                                                                     

 

========================================================== 

 

 

خسته شدم دیگه حتی از روز تولد خودم که به دنیا اومدم

 

خسته شدم دیگه از بس شبها وقت خواب اشک ریختم که

 

چرا هرکس تو این دنیا عاشق میشه آخرش یه جایی میمیره

 

چرا امروزه هیچکی نمی تونه دست عشقشو بگیره

 

چرا امروزه همه ی آدما تن میدن به هوس چرا ، چرا

 

توی این دنیای امروزی عشق چیزی به جز هوس نیست

 

چیزی به جز سر گرمی و وقت گذرونی نیست

 

امروزه عشق یعنی کارت شارژ یعنی عشق دو روزه

 

نمیدونم بعضیا میگن زمونه عوض شده ولی من میگم

 

نه این آدمان که عوض شدن خیلی کوچیک تر از اینم

 

که بخوام این حرفو بزنم که بگم همه ی عشق ی دنیا

 

دروغه (( به جز عشق به خدا ))

 

 ولی شاید امروزه همین باشه که میگم ......

 

 

دنیا دل منو ببین تنهاترین خلق خداست

 

همیشه هر چی خواستمو داغشو رو دلم گذاشت 

 

 

[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:عشق دروغه, ] [ 14:23 ] [ علی ]

اونی که عشق منو کشت خودش خوب مندونست که دوسش دارم

خودش خوب میدونست که از صمیم قلبم عاشقشم

خودش خوب میدونست که اگه اون نباشه من میمیرم

خودش خوب میدونست که اگه بره زندگی منم با خودش میبره

 خودش خوب میدونست که دیونشم و

حاضرم واسش دس به هر کاری بزنم.

چرا عشق منو قبول نکرد ؟

چرا منو تنها گذاشت و رفت چرا ؟ چرا ؟ چرا ؟ ؟ ؟


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:خودش خوب میدونست, ] [ 14:21 ] [ علی ]

دیگه دیره

 

خیلی دیره دیگه امروز واسه برگشتن کنارم

شکستی قلب خسته م رو از نگاه تو بیزارم

یه روزی تو رو میخواستم عاشق نگاهت بودم

تو بودی همه وجودم تو رفتی تو تار و پودم

تو رو میخواستم و جز تو به کسی امید نداشتم

گل یاس رو دونه دونه جای پای تو می کاشتم

اما امروز دیگه دیره واسه برگشتن کنارم  

تو کشتی امید من رو از نگاه تو بیزارم  

 

حالا عشقت دیگه مرده توی قلب من عزیزم

آره امروز دیگه بسه واست اشکی نمی ریزم

تو رو میخواستم یه روزی اما تو منو ندیدی

از نگاه عاشق من خیلی ساده دل بریدی

برگشتی الان کنارم که دیگه فایده نداره

دیگه دیره واسه بودن واسه یه عمره دوباره


[ پنج شنبه 11 اسفند 1390برچسب:دیگه دیره, ] [ 14:16 ] [ علی ]

درباره وبلاگ
آرشیو مطالب
امکانات وب

ورود اعضا:

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 57
بازدید ماه : 204
بازدید کل : 72924
تعداد مطالب : 18
تعداد نظرات : 279
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


<-PollName->

<-PollItems->